زمان: ۲۳ آذر ۱۴۰۱ استاد گرامی: سرکار خانم حسین پور نشست علمی «مفهومیابی واژه «تشویق» در قرآن» از سلسله نشستهای واژههای قرآن محور با حضور خانم سمیه حسینپور به صورت حضوری در جمع اساتید و طلاب برگزار شد. انسان موجودی نیازمند تشویق است که سبب تقویت روحیه وی شده و او را در مسیر سعادت […]
زمان: ۲۳ آذر ۱۴۰۱
استاد گرامی: سرکار خانم حسین پور
نشست علمی «مفهومیابی واژه «تشویق» در قرآن» از سلسله نشستهای واژههای قرآن محور با حضور خانم سمیه حسینپور به صورت حضوری در جمع اساتید و طلاب برگزار شد.
انسان موجودی نیازمند تشویق است که سبب تقویت روحیه وی شده و او را در مسیر سعادت و موفقیت قرار میدهد. تشویق در امور مادی و
معنوی، دنیوی و اخروی وجود دارد. از این رو انسان در تمام مراحل زندگی خود با این مهم سر و کار دارد. در امر تحصیل علم، پژوهش، اشتغال، انجام امور معنی و اخروی به شدت تشویق اثرگذار است و گاهی مسیر فرد را دچار تغییر مینماید.
به اقتضاء اهمیت این مقوله در زندگی فرد، تاملی کوتاه در تعدادی واژههای هم معنا با تشویق شده است و جهت اتقان محتوا به آیات قرآن
استناد داده شده است تا نوع بیان قرآن کریم و فضای تشویقی در آن آیه بیشتر تبیین شود.
واژه تشویق از واژههایی است که میتوان ترجمه عربی آن را «تشجیع» ذکر کرد البته واژه «نبه» نیز مشاهده می شود. اما آن چه در قرآن
قرآن آمده است عبارتند از کلماتی مانند: «اجر، جزا، ثواب، بعث، حثّ، تحریض، حضّ» که در این مجال به تعریف مختصری از این واژهها پرداخته می شود و آیاتی از قرآن جهت استناد به آنها ضمیمه میشود.
کلمه«تشویق» از شوق به معنای کشاندن نفس آدمی به سوی امری معنا شده است. (رک: لسان العرب، ج ۱۰ ، ص ۱۹۲ ؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱۳، ص ۲۵۸) قابل ذکر است که از این واژه و ریشه شاهدی در قرآن یافت نشد.
واژه «اجر» در قاموس قرآن به معنی مزد، ثواب و پاداش که در مقابل عمل نیک به انسان میرسد، آمده است. (رک: قاموس قرآن، ج۱٫ص۲۵).
در سایر منابع لغوی از قبیل مجمع البحرین و العین نیز به معنی جزاء عمل آورده شده است.(رک: مجمع البحرین، ج۱، ص۸۴، کتب العین، ج۳، ص۳۸۷)
راغب اصفهانی نیز در مفردات بر این نظر است که اجر و اجرت آن چه که به ثواب عمل از دنیایی و اخروی برمیگردد. (مفردات الفاظ قرآن، ص۶۴).
این نکته حائز اهمیت است که این کلمه ۱۱ مرتبه در قرآن مطرح شده است که با سایر مشتقاتش به ۶۲ مرتبه میرسد. شواهد از آیات در باب واژه «اجر» فراوان میباشد که جهت تبیین معنی مورد نظر از باب نمونه میتوان به آیه «آمِنوا بِاللّه وَ رَسولِهِ وَ اَنفِقوا مِمّا جَعَلَکُم مُسْتَخْلَفینَ فِیهِ فَالَّذینَ امِنوا مِنْکُمْ وَ اَنْفَقُوا لَهُم اَجْرٌ کَبیرٌ،» «به خدا و پیامبر او ایمان آورید، و از آنچه شما را در [استفاده از] آن، جانشین [دیگران] کرده، انفاق کنید. پس کسانى از شما که ایمان آورده و انفاق کرده باشند، پاداش بزرگى خواهند داشت» (حدید/ ۷) اشارهای داشت.
علامه طباطبایی بر این نظر هستند که خطاب آیه به کسانى است که به خدا و رسول ایمان آوردهاند. در فراز «فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ » به وعده اجرى بزرگ در برابر انفاق خبر میدهد تا مؤمنین را به بیانى دیگر تشویق به انفاق نموده، تشویقهاى قبلى را تاکید کند.(رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۹، ص ۲۶۵)
واژه «ثواب»
این واژه از «ثوب» گرفته شده و ثواب یعنی جزاى عمل که به خود عامل بر میگردد.
برای استناد آن میتوان آیه «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ »، «پس هر که هم وزن ذرّهاى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید» (زلزله/ ۷) را ذکر کرد.(رک: مفردات الفاظ قرآن، ص ۱۷۲ ؛ جمهره اللغه، ج ۱ ، ص ۲۶۲ ).
در تفسیر نمونه نیز به این مهم اشاره شده است که منظور تجسم اعمال و مشاهده خود عمل، اعم از نیک و بد در روز قیامت که حتى اگر سر
سوزنى کار نیک یا بد باشد در برابر صاحب آن مجسم میشود و آن را مشاهده میکند. )رک: تفسیر نمونه، ج ۲۷ ، ص ۲۲۸)
قابل توجه است که ثواب به جزاى اعمال نیک و بد هر دو اطلاق شده است. (رک: قاموس قرآن، ج ۱ ، ص ۳۲۱) مانند آیه «هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ ما کانُوا یَفْعَلُونَ،» تا ببینند آیا کافران به پاداش آنچه میکردند رسیدهاند؟( مطففین/ ۳۶)
این سخن نوعى طعن و استهزا نسبت به افکار و ادعاهاى این مغروران مستکبر است که انتظار داشتند در مقابل اعمال زشتشان جایزه و پاداشى هم از خداوند دریافت دارند. (رک: تفسیر نمونه، ج ۲۶ ، ص ۲۹۰)
واژه ثواب و مشتقاتش در موارد کاربردش در قرآن ۱۰ مورد است.
به اقتضای بحث مفهومیابی واژه تشویق در قرآن به جا است که به برخی تفاوتهای جزئی بین واژهها پرداخته شود. به عنوان مثال در مورد دو کلمه «ثواب» و «اجر» در فروق اللغه این گونه مطرح شده است که اجر قبل فعلی است که بر آن اجرت داده شده است در حالی که ثواب بعد عمل است و ثواب به خوبیها تعلق میگیرد و یک معنی اجر به خوبیها اختصاص دارد. (رک: فروق اللغه، ص ۲۳۲)
واژه «جزاء»
واژه «جزاء» در لغت عرب به معنی مکافات بر چیزی آمده یعنی همان ثواب و عقاب. (رک: تاج العروس من جواهر القاموس، ج ۱۹ ، ص ۲۸۳) در قرآن به همراه مشتقاتش ۳۹ مرتبه آمده است.
«مَنْ عمل سَیّئه فَلایُجْزی اِلا مِثْلها وَ مَنْ عمل صالِحا من ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ یْدخُلوُنَ الْجَنَّه یُرْزَقونَ فیها بغَیر حِسابٍ»، «هر که بدى کند، جز به مانند آن کیفر نمییابد؛ و هر که کار شایسته کند- چه مرد باشد یا زن- در حالى که ایمان داشته باشد، در نتیجه آنان داخل بهشت میشوند و در آنجا بیحساب روزى مییابند». (غافر/ ۴۰ )
در این آیه اشارهاى به یکسان بودن زن و مرد در قبولى عمل کرده.(رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج ۱۷ ، ص ۵۰۴ )
نکته مهم ان که در فراز «مَنْ عَمِلَ صالِحاً … فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ» به این مهم اشاره دارد که براى ایجاد انگیزه در کارهاى شایسته، تشویق لازم است. (رک: تفسیر نور، ج ۸، ص۲۵۷)
واژه «بعث»
واژه «بعث» در لغت بیشتر به معنای برانگیختن است که عمده کاربرد آن در مورد قیامت است. (رک: قاموس قرآن، ج ۱ ، ص ۲۰۲ )
قابل توجه است که در ۵ آیه قرآن این واژه به کار رفته است به عنوان مثال در آیه «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»، «به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد که پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند. (آل عمران/ ۱۶۴)
نکته این که در تفسیر قرآن مهر این واژه را به معنی انگیزش پیامبران معنا کرده است. همانگونه که در بررسی واژه انگیزه و انگیزش نیز از واژه بعث و سایر کلمات هم معنا استفاده می شود. (رک: تفسیر قرآن مهر، ج ۳، ص ۳۲۲ )
واژه «حثّ»
در اصل به معنی برانگیختن میباشد که در قرآن یک مرتبه آمده است (رک: قاموس قرآن، ج ۲ ، ص ۱۰۳) آن هم در آیه «إِنَّ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ حَثیثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمینَ» (اعراف/ ۵۴ ) «در حقیقت، پروردگار شما آن خدایى است که آسمانها و زمین را در شش روز آفرید؛ سپس بر عرش جهاندارى استیلا یافت. روز را به شب- که شتابان آن را میطلبد- میپوشاند، و نیز خورشید و ماه و ستارگان را که به فرمان او
رام شدهاند پدید آورد. آگاه باش که عالم خلق و امر از آنِ اوست. فرخنده خدایى است پروردگار جهانیان».
علامه طباطبایی در این آیه کلمه «حثیث» را به معنای پوشاندن تفسیر کردند. (رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج ۸ ، ص ۱۸۷) در تفسیر قرآن مهر نیز به همین نکته اشاره شده است که اشاره به گردش شب و روز و این قانون خلقت دارد. (رک: تفسیر قرآن مهر، ج ۷، ص۱۱۵)
واژه «تحریض»
تحریض در لغت به معنی تشویق و برانگیختن به کاری است. (رک: مفردات الفاظ قرآن، ص ۲۲۸) این واژه از ریشه «حرض» است و واژه «حَرِّض» دو بار در قرآن آمده است:
«فَقاتِلْ فی سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکیلاً»، «پس در راه خدا پیکار کن؛ جز عهدهدارِ شخص خود نیستى. ولى مؤمنان را به مبارزه برانگیز. باشد که خداوند آسیب کسانى را که کفر ورزیدهاند از آنان باز دارد، و خداست که قدرتش بیشتر و کیفرش سختتر است» (نساء/ ۸۴ )
دقت در محتوای این آیه بیانگر این مهم است که وظیفه پیامبر در این آیه تشویق و دعوت مردم است. در واقع یک دستور اجتماعی مهم به رهبران الهی است. به عبارتی امیدآفرینى از روشهاى قرآن براى تقویت روحیهى مؤمنان و برانگیختن آنان به جهاد است. (رک: تفسیر قرآن مهر، ج ۴ ، ص: ۲۲۵ ۲۲۶ ؛ تفسیر نمونه، ج ۴ ، ص ۳۴ ۳۶ ؛ من وحى القرآن، ج ۷ ، ص ۳۷۹ )
آیه دیگری که این واژه در آن مشاهده میشود: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ وَ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَهٌ یَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَیفْقَهُونَ»، «اى پیامبر، مؤمنان را به جهاد برانگیز. اگر از میان شما بیست تن، شکیبا باشند
بر دویست تن چیره میشوند، و اگر از شما یکصد تن باشند بر هزار تن از کافران پیروز میگردند، چرا که آنان قومیاند که نمیفهمند» (انفال/ ۶۵)
وظیفه پیامبر تشویق مومنین به جنگ است. (رک: من وحى القرآن، ج ۱۰ ، ص ۴۱۷ به عبارتی این آیه یکى از دستورات نظامى اسلام را در مورد مقدمات رزم یادآورى کرده و آن این که لازم است قبل از شروع جنگ رزمندگان را از نظر روحى تقویت و تشویق کرد که تشویق مجاهدان از بهترین راههاى تحریک روح سلحشورى و پایمردى در سربازان است. (رک: تفسیر قرآن مهر، ج ۸، ص ۱۱۹)
در تفسیر نور، ذکر شده که کارهاى دشوار، نیاز به تشویق، ترغیب و تلقین دارد. (رک، تفسیر نور، ج۳، ص۳۵۲)
واژه «حضّ»
حضّ به معنای تشویق آمده (رک: مجمع البحرین، ج ۴ ، ص ۲۰۰ ( از سایر مشتقات این واژه دو بار در قرآن آیاتی یافت میشود مانند: آیه
«وَ لَا یحَضُّ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْکِینِ» و به خوراک دادن بینوا ترغیب نمیکند» ماعون/ ۳)
تفسیر نمونه در تعریف مفهوم این کلمه از تشویق استفاده کرده است و به بحث عواطف انسانى در مورد یتیمان پرداخته است. (رک: تفسیر نمونه، ج ۲۷ ، ص ۳۵۸ ۳۵۹)
آیه «وَ لَا تحَضُّونَ عَلىَ طَعَامِ الْمِسْکِینِ»، «و بر خوراک دادن بینوا همدیگر را بر نمیانگیزید» (فجر/۱۸)
تفسیر المیران در تبیین معنی کلمه آورده است که اصل واژه «تحاضون»، «تتحاضون» بوده به معنای تحریک و تشویق کردن یکدیگر. (رک: ترجمه تفسیر المیزان، ج ۲۰ ، ص ۴۷۴) در تفسیر من وحی القرآن به مساله فقرا و سیر کردن آنها در کنار اولاد خودمان اشاره کرده است. (رک: من وحى القرآن، ج ۲۴ ، ص ۲۴۹).
واژه «نبّه»
این واژه نیز به معنی بزرگ وارد شد، بر چیزی آگاه کرد به کار برده شده است. ( رک: مقدمه الادب، ص۱۸۷).
در کتابهای لغت به معنی آگاهی و بیداری از غفلت معنی شده. (رک: کتاب العین، ج ۴ ، ص ۵۹ ؛ معجم مقاییس اللغه، ج ۵ ، ص ۳۸۴ )
در فرق بین تذکیر و تنبیه آورده شده که تذکر یادآوری بعد از فراموشی فرد است یعنی علم به آن داشته ولی اسباب سبب فراموشی شدند.(رک: فروق اللغه، ص ۸۵ )
این واژه گرچه به نوعی مفهوم تشویق را منتقل مینماید ولی در قرآن شاهدی نداشت تا در این متن مورد استناد قرار گیرد.
واژه «تشجیع» این واژه در اصل از ماده «شجع» است که در لغت به معنی تشویق، جرات دادن است مستند قرآنی برای آن یافت نشد.
در آیات قرآن کریم مواردی مشاهده میشود که تشویق از آن درک میشود. به عبارتی از اسباب تشویق میتوان یاد کرد که برخی از این آیات عبارتند از: «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَ اِنَّ اللهَ لَمَعَ المُحْسِنینَ»، (عنکبوت/۶۹)
«اِنَّ الَّذینَ امَنوُا وَ عَمِلوُا الصّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنّاتُ الفِرْدَوْسِ نُزُلاً، خالِدینَ فیها لایبْغُونَ عَنْها حِوَلا» (کهف/ ۱۰۷ و ۱۰۸ )
بهشت و جاودانگی آن روزی آنها میشود. قابل ذکر است در آیات فراوانی از قرآن به این مهم یعنی بهشت و جاودانگی در آن اشاره شده است.
در خاتمه مباحث جهت ایجاد انگیزه طلاب به انجام فعالیتهای علمی پژوهشی و تشویق نمودن ایشان به مناسبت هفته پژوهش از اساتید و پژوهشگران فعال با اهدای هدایا از ایشان تقدیر و تشکر به عمل آمد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت متعلق به مدرسه علمیه پیروان حضرت زهرا(س) است.
طراحی سایت : راستچین