۞ امام علی (ع) می فرماید:
هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

موقعیت شما : صفحه اصلی » پژوهش » نشست های علمی
  • شناسه : 13604
  • 06 شهریور 1402 - 10:21
  • 34 بازدید
  • ارسال توسط :
نشست علمی: “آشنایی با شخصیت علمی و اخلاقی ابوعلی سینا”

نشست علمی: “آشنایی با شخصیت علمی و اخلاقی ابوعلی سینا”

زمان: ۲شهریور ۱۴۰۲ نشست علمی«آشنایی با شخصیت علمی و اخلاقی ابوعلی سینا» به مناسبت روز بزرگداشت شیخ ابوعلی سینا با حضور خانم معصومه سادات هاشمی در جمع اساتید و کادر و طلاب برگزار گردید. سرفصل‌های نشست علمی: ۱- مختصری از زندگی نامه ابوعلی سینا ۲- شاگردان ابن سینا ۳ـ شخصیت ابن سینا ۴ـ رمز ماندگاری […]

زمان: ۲شهریور ۱۴۰۲

نشست علمی«آشنایی با شخصیت علمی و اخلاقی ابوعلی سینا» به مناسبت روز بزرگداشت شیخ ابوعلی سینا با حضور خانم معصومه سادات هاشمی در جمع اساتید و کادر و طلاب برگزار گردید.

سرفصل‌های نشست علمی:

۱- مختصری از زندگی نامه ابوعلی سینا

۲- شاگردان ابن سینا

۳ـ شخصیت ابن سینا

۴ـ رمز ماندگاری ابن سینا

۵ـ بعد معنوی ابن سینا

۶ـ ویژگی‌های اخلاقی ابن سینا

 

استاد نخست مختصری از زندگی نامه ابوعلی سینا را بدین شرح برشمردند: دانشمند، فیلسوف، منجم، نویسنده و ریاضیدان بزرگ جهان در یکم شهریور سال ۳۵۹ هجری شمسی مصادف با ماه صفر سال ۳۷۰ هجری قمری و در قرن چهارم هجری، در روستایی در حوالی بخارا که مرکز حکومت سامانیان بود به دنیا آمد. پدر او عبدالله از اهالی بلخ و مادرش ستاره اهل روستایی در افشنه بود.

ابن سینا از همان آغاز کودکی استعداد و هوش عجیبی در آموختن علوم مختلف داشت. پدرش از کودکی برای تعلیم و تربیت او تلاش بسیاری می‌کرد. او علم فقه را نزد استاد اسماعیل زاهد آموخت. پس از آن پدرش او را برای فراگیری علم منطق و هندسه نزد استاد ابوعبدالله ناتلی فرستاد. او در ده سالگی قرآن را حفظ کرده بود و ادبیات، هندسه و ریاضیات، صرف و نحو عربی را نیز می‌دانست. او با مطالعه نوشته‌های پزشکان پیشین و در کوتاه‌ترین زمان توانست علم طب را نیز بیاموزد و در جوانی موفق شد بیماری امیر سامانی را درمان کند که به عنوان پاداش به او اجازه داده شد از کتابخانه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند و این امر باعث شد او بتواند بیشتر از قبل بر علم خود بیافزاید. ابن سینا با مطالعه و هوش زیادی که داشت توانست در ۱۸ سالگی بر بسیاری از علوم زمان خود تسلط کامل پیدا کند.

شاگردان ابن سینا

ابن سینا در دوران زندگی خود علاوه بر آموختن علوم مختلف و تالیف آثار مهم و ارزشمند، شاگردان زیادی را نیز تربیت کرده است که هر کدام دانشمندان و نام آوران بزرگی در دوران خود شدند. از جمله این شاگردان می‌توان به افراد زیر اشاره کرد:

ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیار، ابو منصور طاهر اصفهانی، ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومی

علت مرگ و آرامگاه ابو علی سینا

ابوعلی سینا در طول مدتی که در اصفهان زندگی می‌کرد مورد توجه علاءالدوله قرار داشت و زندگی آرامی را گذراند تا اینکه اصفهان مورد حمله مسعود غزنوی قرار گرفت. در این حمله برخی از آثار مهم این دانشمند بزرگ از بین رفت. این اتفاق ضربه بزرگی به او وارد کرد. پس از این اتفاق ابو علی سینا که درگیر بیماری قولنج نیز شده بود، تصمیم گرفت به همدان برود و آنجا زندگی کند. سرانجام در دوم تیر ماه سال ۴۱۶ هجری شمسی، در ۵۷ سالگی از دنیا رفت و در شهر همدان به خاک سپرده شد.

خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدیلا ــــ این سنّت خداوند در اقوام پیشین است، و براى سنّت الهى هیچ گونه تغییر نخواهى یافت.(احزاب ۶۲)

فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدیلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْویلا ـــ هرگز براى سنّت خدا تبدیل نخواهى یافت، و هرگز براى سنّت الهى تغییرى نمى‌یابى» (فاطر:۴۳)؛ «سنت‌ها و قانون‌های الهی تغییرپذیر نیست» و باید در طول تاریخ هستی این سنت‌ها عملی شود.

یکی از این سنت‌ها این بوده که در هر مقطعی انسان‌های متعالی وجود داشته باشند تا برای دیگران الگو  شوند وگرنه عالم تعامل،  از حرکت باز می‌ماند

اگر شخصیت‌هایی مانند بوعلی سینا نورافشانی نکنند، جهان در تاریکی به سر خواهد برد.

«ابن‌سینا یک عالم دینى است؛ او به یک معنا اصلاً یک عارف است.»

او  شخصیت جامع الاطراف، آثار گسترده و اندیشه‌های جاودان، در علوم و معارف عقلی، دینی و تجربی داشتند. ابن‌ سینا، فیلسوف، طبیب، ریاضیدان و دانشمند برجسته‌ ایران است که شهرت جهانی دارد. شهرت او بیشتر در فلسفه و طب بوده و فلسفه‌ او، فلسفه مشائی، متاثر از فلسفه‌ نوافلاطونی و دین اسلام است. ایشان اولین  کسی است در ایران بعد از اسلام درباره‌ تعلیم و تربیت اظهار نظر کرد و قواعدی را استخراج و اعلام کرد.

اینکه ۶۰۰ سال اروپا بر اساس قانون بوعلی سینا نفس کشیده است.

شخصیت ابن سینا

ابن سینا اگر چه به جهت نبوغ و استعداد خارق‌العاده‌اش، تصور می‌شود که جزئ افسانه‌ها و اسطوره‌ها است ؛ اما او را می‌توان بهترین فرزند زمانه خویش دانست. به عبارت دیگر آرا، اندیشه‌ها و آثار و محصولات فکری وی را نباید فقط محصول نبوغ و ذهن او دانست، بلکه نبوغ ذاتی، ذهن مسئله‌یاب و جستجوگر او در بستر زمانه زیستن، به مسائلی معطوف شده که به آن‌ها نیاز بوده است.

پیامبر گرامی اسلام «صلی الله علیه و آله و سلم» در روایتی در این باره می‌فرماید:

العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس؛ آن کس که آگاه از زمان و شرایط دوران خویش است مورد هجوم اموری که او را به اشتباه و شبهه می اندازد واقع نمی‌شود. منظور آن حضرت آگاه بودن مسلمان بیدار از اوضاع و احوال و شرایط زمانی است که در آن زندگی می‌کند.

پس فرد آگاه از اوضاع و احوال حاکم بر روزگار خود، فرزند زمان خود است و با مسایل و موضوعات و امور جاری در زمان خود مانوس و آشنا است.

ابن سینا با درک صحیح از زمانه خویش، به علوم و دانش‌هایی می‌پردازد که دیگران کمتر بدان‌ها می‌پردازند اما در عین حال نقش بسیار مهمی را در «تمدن سازی» ایفا می‌کنند

ابن‌سینا در «قانون» درس سلامت و درمان بیماری‌های تن داده و درکتاب  شفا و اشارات آئین خرد آموخته است. همه درس‌های خرد به هر زمانی و هر قوم و سرزمینی که متعلق باشند همیشه راهگشایی می‌کنند(خرد منحصر به زمان خاص مکان خاص قوم و قبیله خاص نیست)

دو دسته دانش داریم که  نقش زیربنایی برای استحکام و تقویت یک تمدن دارد:

۱ـ دانشی که زیربنای فکری و روحی بشر را تضمین می‌کند.

۲- دانشی که،  جسم و بدن آدمی را خطرات و بیماری‌ها حفاظت می‌کند.

بنابراین ابن سینا برای تقویت زیر بنای فکری، به منطق و فلسفه توجه ویژه‌ای دارد؛ و برای سلامت فرد و جامعه به طب اهمیت می‌دهد (سلامت جسم وروح)

بدین جهت، ابن سینا آگاهانه فلسفه و طب را توأمان مورد توجه قرار داده، چون در زمانه‌ای ایستاده است که جامعه اسلامی دارای تمدنی بزرگ و جهانی است لذا باید به تقویت زیرساخت‌های آن پرداخت.

دانش اولی مربوط به فکر و اندیشه است ابن سینا،  در ادامه نهضت بزرگ فلسفی که توسط فارابی رقم خورده بود برای رشد و پویایی «فلسفه اسلامی» تلاش فراوان کرد و توانست فلسفه یونانی را قلب کند(  فلسفه یونان  را با استفاده از آیات قرآن ترکیب  و رنگ و جوهره جدید بدان دهد به نحوی که حکمت سینوی تفاوت جوهری بسیاری با فلسفه افلاطونی-ارسطویی پیدا کرد.. به طوری که اگر  میان کتاب «ما بعدالطبیعه» ارسطو با «اشارات و تنبیهات» و «شفا»ی بوعلی مقایسه شود، روشن می‌شود که چگونه فلسفه از فرش به عرش صعود کرده است.

به طور مثال چگونه جایگاه باری تعالی از «محرک اول» به «علت العلل» و «خالق هستی‌بخش» ارتقا یافته است.

از خدمات بزرگ ابن سینا به «تمدن اسلامی»، طرح صحیح نسبت فلسفه با شریعت اسلامی است. اگر چه در جامعه یونانی به جهت نبود شریعت و دین الهی، فلسفه عهده‌دار همه امور حکمت، اعم از نظری و عملی بود، اما با ورود دین مبین اسلام و آموزه‌های عظیم آن در امور عملی و رفتاری بشر، رسالت فلسفه در جامعه اسلامی، رسالت متفاوت شد، از این رو، ابن سینا به این تفاوتِ رسالت توجه دارد؛

لذا بر عکسِ یونان باستان که بیشتر به حکمت عملی توجه می‌کردند و کمتر به مباحث نظری می‌پرداختند، در دوره اسلامی، فیلسوفان به جهت دعوت اسلام به جستجوی عقلانی در حقیقت هستی و عالم، بیشتر به مباحث نظری توجه نمودند و راه را برای شریعت در عرصه عمل و سیاست باز نمودند. یقیناً این روش، برآمده از انتخابی آگاهانه و اختیاری و مبتنی بر، فلسفه و دلایل عقلانی محکمی است همانطور که خود ابن سینا در فصل دوم تا پنجم مقاله دهم از کتاب شریف «شفا» به تبیین آن پرداخته است.

وی معتقد است براى حفظ زندگى اجتماعى و نیاز انسان‌ها به قوانین الهى، وجود انبیا و شریعت و دین ضرورت دارد. بدین جهت قانون الهی می‌بایست متوجه امور خانواده، شهر، جامعه و سیاست باشد.

ابن سینا در توجیه عقلانی نبوت، به صورت آشکارا جایگاه نبی و ارتباطش با عقل قدسی را برتر والاتراز فیوضات متوجه فیلسوف می‌داند و از همین رو آرای سیاسی او در راستای نبوت شکل می‌گیرد و شرع اهمیتی می‌یابد که، در نظام فلسفی فارابی اثری از آن نیست.

توضیح بیشتر درمورد جایگاه نبوت در فلسفه سیاسی بوعلی

یکی از موضوع‌های اصلی فلسفه‌ ابن‌سینا این است که تلاش می‌کرد در سیستم فلسفی خودش جایی برای نبوت باز کند. او باور داشت که دیگران این کار را با جدیت دنبال نکرده‌اند و با کارهایشان موافق نبود.(فرزند زمان هست و در بستر زمان خودش دنبال نیاز جامعه و اموری که به آنها پرداخته نشده است)

ابن سینا  بر واقعیت مدنی زندگی اجتماعی انسان تأکید کرده و زندگی اجتماعی را ناشی از نیاز وی به همیاری و تعاون و ضرورت تعامل بین آدمیان می‌داند و برای جلوگیری از سلطه شر در حیات مدنی، وجود قانون گذار و برقرارکننده عدل (معدل) را در جامعه ضروری می‌داند.

وی در نظام سلسله مراتبی آفرینش، نبی را آخرین حد از کمال عقل و استعداد بشری معرفی کرده و او را حلقه ارتباط بین آدمیان با عقل قدسی تلقی می‌کند.

در اینجاست که شریعت برای اجتماع به صورت امری ضروری مطرح می‌شود و مثل هر قانون منظمی، ناگزیر از دو طرف قضیه می‌باشد: طرف اول، قانون گـذار و طـرف دوم، مجری قانون (سیـد، ۱۳۷۴، ج۱، ص۸۷-۸۶).

در این قسمت، «حامل» بسیار اهمیت می‌یابد و ابن سینا او را سنت گذار یا قانون گذار می‌نامد. در نظر او، سنت گذار همان کسی است که اجتماع بشری را از اجتماع طبیعی به سوی اجتماع مدنی انتقال می‌دهد و آن را کامل می‌کند. بنابراین نظریه، اجتماع مدنی با نبی شارع آغاز می‌گردد. بوعلی در این راستا تجربه تاریخی ظهور اسلام را مـورد اشاره قرار می‌دهد که در آن، حاکمیت با نبی شارع شروع شده است.

البته وی این موضوع را که نبی دارای خصوصیاتی انسانی است، ضرورتی برگرفته از قرآن و منابع دینی می‌داند (ابن سینا، ۱۳۷۷، ص۳۲۱-۳۲۰).

به سبب همین نگرش فلسفی و عقلانی عمیق وی به دین است که هانری کربن فلسفه ابن سینا را «فلسفه نبوی» می‌نامد.

در فصل چهارم و پنجم کتاب شفا، بایسته‌های قانون نبوی را این طور ترسیم می‌کند:

از کارکردهای دین، آشنایی با معارف مربوط به مبدا و معاد، واجب کردن عبادات، وضع قوانینی که منجر به ملکه عدالت می‌شود، مدیریت اجتماعی (از جمله، وضع قوانین در حوزه اقتصاد کلان، رفاه اجتماعی و خانواده)، وضع قوانین کیفری، وضع قوانین مربوط به مخالفان، وضع قوانین در ارتباط با خلیفه امام (جانشین بعد پیامبر)، اعطای اختیارات به جانشینان و جمع مشاوران برای قانون‌گذاری در حوزه معاملات و چگونگی تدبیر جامعه می‌داند..

(ترجمه شفا، ابراهیم دادجو، امیرکبیر، ص۳۵۷)

رمز ماندگاری ابن سینا:

ابن‌سینا در تفکر خود، خرد فلسفی( عقل خود بنیاد که پشت آن شرع نبود )  و درک دینی را بیشتر با هم آشنا کرده و سازش داده و در بنای نظام عقل دینی و دین عقلی اثر قطعی داشته است و این یکی از وجوه ماندگاری او در تاریخ است.

سوال: ابن‌سینا در طی پنجاه و شش سال زندگی و در عمر کوتاه و ناآرام خود صدها کتاب نوشت.(برکت عمر  با این که صنعت چاپ نبود ) این نوشته‌ها  و همتی که فیلسوف را به نوشتن واداشت از کجا آمد؟

 

 

 

بوعلی همه عمر کوتاه خود را یکسره وقف دانایی کرد. این علاقه ریشه در روان‌شناسی شخصی ندارد و تا کششی از سوی دیگر نباشد،  جنبش و جوششی این چنین پیدا نمی‌شود. این توفیقات چگونه بود؟

بعد معنوی ابن سینا

تاکنون بیشتر  از بعد مادی به بوعلی سینا نگاه شده است در حالی که متأسفانه بعد معنوی این شخصیت مغفول مانده است.

شیخ الرئیس ابوعلی سینا دارای نبوغ فوق العاده و صاحب اندیشه‌های ارزشمندی بود و آن چنان در کسب علم و دانش پیشرفت نمود که در دوران نوجوانی سرآمد دانشوران عصر، در تمام علوم رایج زمان خود گردید و از اساتید معاصر بی‌نیاز شد. بوعلی سینا با همه موفقیتها و موقعیتهایی که در زندگی نصیبش شده بود، راز حل مشکلاتش را در عبادت و عبادتگاهها می‌جست .(علامه طبا طبایی )

او در خاطرات خود آورده است: «شب و روز جز به تحصیل علم به چیز دیگری نمی‌اندیشیدم و به غیر از فهمیدن به چیز دیگری توجه نداشتم، و به همین طریق پیش می‌رفتم، تا اینکه حقیقت هر مسئله‌ای برای من مسلم می‌شد و هرگاه در مسئله‌ای حیران بودم و یا نمی‌توانستم قضیه را بفهمم، به مسجد پناه می‌بردم، نماز می‌گزاردم و خالق هستی را ستایش می‌کردم، در این حال معمای من حل و مشکل برطرف می‌شد

ابن سینا هر سه روز یکبار قرآن کریم را ختم می‌کرد.

ابن خلکان در تاریخ خود در شرح حال ابن سینا بزرگ حکیم و دانشمند معروف می‌نویسد: و کان اذا اشکلت علیه مساله توضا و قصد المسجد الجامع و دعا الله عز و جل ان یسهلها و یفتح مغلقها له

چون ابوعلی سینا مسئله مشکلی برای او پیش می‌آمد، برمی‌خواست وضو می‌ساخت و قصد مسجد جامع شهر را می‌کرد و نماز می‌گزارد و خدا را می‌خواند که آن مشکل را بر وی آسان کند و آن مسئله پوشیده را برویش بگشاید.

ما باید به خود بیایم  و در احوال خود اندیشه نمائیم جائیکه ابن سینا با آن عظمت علمی‌اش، مشکلات خود را با نماز حل می‌کرد.و  همچنین او همیشه با مسجد، دعا و نیایش مانوس بود، آیا شایسته نیست ما برای سعادت در دنیا و آخرت و برای پیشرفت و موفقیت در کارها و تحصیلمان به نماز بیشتر اهمیت بدهیم و با عبادت و مناجات انس بگیریم.

ویژگی‌های اخلاقی ابن سینا

ابن سینا از عالمانی است که به علم اخلاق و تزکیه نفس اهمیت داده و خود انسانی متخلق به اخلاق و آداب بود. وی در سن ۲۱ سالگی، کتاب «البرّ و الإثم» را که در علم اخلاق است‏، به خواهش «ابوبکر برقی» همسایه دانشمند خود، تألیف نمود. همچنین رساله‏‌ای در علم اخلاق دارد که در آن به طور اختصار به اهم مسائل اخلاقی پرداخته است. رساله‏‌ای نیز به نام «عهد» دارد. در این رساله عهد هایی که با پروردگار خود می بندد بیان می‌کند؛ به عنوان نمونه: عهد می‌کند که به مقدار توانی که خداوند متعال به او عنایت فرموده به تزکیه نفس بپردازد. وی در ادامه این رساله، بعضی از فضایل نفسانی را شمرده و می‌گوید: بر انسان لازم است که این فضایل را تحصیل نموده و از رذایل، اجتناب نماید و این با تکرار و عادت میسر می‌شود.

ابن سینا انسانی با اخلاق و بسیار مؤدب و بزرگوار بود و آثار عظمت و ادب در نوع نوشتارهاى او کاملا به چشم مى‏خورد. او انسانی بخشنده بود و وقتی بیماران سخت و صعب‌العلاج را نزدش می‌آوردند و آنها را درمان می‌کرد با بیماران و همراهان آنها بسیار خوش برخورد و مهربان بود و از فقرا حق ویزیت  نمی‌گرفت. یک نوع عبادت را هم درخدمت به خلق خدا می‌دیدند.

آثار علمی

با توجه به اینکه  ابن‌سینا در دوره‌ مهمی از تاریخ ایران و اسلام زندگی می‌کرده است. در اهمیت این دوران از لحاظ علمی و فلسفی همین بس که هر سه چهره‌ بزرگ عالم اسلام، ابوریحان بیرونی، ابن‌سینا، ابن‌هیثم، در این دوره زندگی می‌کرده‌اند.

عمده‌ آثار او به عربی است و اشعاری نیز به عربی و فارسی بدو نسبت داده‌اند. با اینکه بسیاری از آثار ابن‌سینا از میان رفته است باقی‌مانده آثارش چندان عظمت دارد که انسان را شگفت زده می کند.

کتاب‌ها و رساله‌های فراوانی را به ابن سینا نسبت داده‌اند. یحیی مهدوی همهٔ آثار منسوب به شیخ‌الرئیس را با تفکیک آثار اصیل از آثار مشکوک برشمرده‌است.[۱۰] در اینجا مهم‌ترین آثار ابن سینا معرفی می‌شود:

۱٫الشفاء ۲٫النجاه ۳٫المبدأ و المعاد ۴٫التعلیقات ۵٫المباحثات ۶٫عیون الحکمه ۷٫ دانش نامه علایی ۸٫  الانصاف ۹٫القانون فی الطب

۱۰٫رساله فی اقسام العلوم العقلیه ۱۱٫ الرساله الاضحویه فی امر المعاد ۱۲٫رساله الحدود ۱۳٫رساله حی بن یقظان ۱۴٫منطق المشرقیین

بزرگی ابن سینا را همه جهان تصدیق می‌کنند و شاید دیگران چون از بیرون نگاه کرده‌اند این بزرگی را بیش از ما شناخته باشند.

ممکن است کسی بگوید ابن‌سینا و آثارش متعلق به گذشته‌اند و به کار امروز نمی‌آیند.

البته اگر بخواهیم ابن‌سینا به کار هر روز ما بیاید باید بیشتر به علم و تفکر درزندگی توجه کنیم و اینکه یاد بگیریم که فرزند زمان باشیم نیازهای جامعه را بشناسیم ذهن جستجوگر داشته باشیم برای رسیدن به اهداف علاوه برتلاش وکوشش نیازمند توسل و ارتباط با خالق عالم  هستی می‌باشیم.

پایان بخش مطالب استاد یادداشت سخنی از مقام معظم رهبری است در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتى امیرکبیر ۹/۱۲/۱۳۷۹که می‌فرماید:

«قرن چهارم هجرى، قرن شکوفایى علم و فلسفه در کشور شما و در دنیاى اسلام است؛ قرن ابن‌سینا؛ قرن فارابى؛ قرن رازى؛ قرن حکماى بزرگ الهى؛ قرن شخصیت‌هایى که بعضى از آثار علمى آنها دنیا را تا همین روزهایى که من و شما زندگى مى‌کنیم، هنوز در تسخیر خود دارد. امروز ایران بلاشک از دورانى که ابن‌سینا و فارابى و خوارزمى و رازى و شیخ طوسى و سایر دانشمندان را پروراند، براى پرورش چنین شخصیت‌هاى بزرگى به مراتب آماده‌تر است.»

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*